رسالت مرکز

مرکز مطالعات روانکاوی تهران آموزش روانکاوی و روان‌درمانی تحلیلی برای متخصصین حوزه سلامت روان (روان‌پزشکان، روان‌شناسان و دیگر) را ارائه می‌دهد. آموزش در مرکز مطالعات روانکاوی از یک مکتب خاص پیروی نمی‌کند و دانش‌پژوهان با رویکرد‌های مختلف روانکاوی، در بعد تئوری و عملی آموزش می‌بینند. این آموزش التقاطی فرصتی را فراهم می‌کند که دانش‌پژوهان رویکردی که با ساختار شخصیتی و ذهنی آنها هماهنگی بیشتری دارد را پیدا کنند و نهایتا رویکرد منحصر به فرد خود را پرورش دهند. یکی از شاخصه‌های بارز مرکز مطالعات روان‌کاوی، متنوع بودن پیشینه علمی و رویکرد روان‌کاوانه اعضای هيئت علمی آن است. در کنار اهمیتی که ما در این مجموعه به یادگیری فنون بالینی می‌دهیم، تلاشی جدی برای رشد آزادی فکر و خلاقیت هنری در کار بالینی می‌دهیم.

رسالت اولیه مرکز مطالعات روانکاوی تهران (TCPS)، آموزش جامع روانکاوی و روان‌درمانی تحلیلی مطابق با استاندارد‌های بین‌المللی و با بالاترین کیفیت برای متخصصین حوزه سلامت روان است. به علاوه، این سازمان به شکل منسجم و مستمری رشد حرفه‌ای و پرورش و بالندگی اعضای خود را حمایت می‌کند. هدف فراتر این سازمان تاثیر‌گذاری در غنی و چند وجهی‌تر کردن گفتمان خردمندانه در فضای روانکاوی و میان‌رشته‌ای و نقش‌آفرینی در بالا بردن سطح سلامت عاطفی و روانی جامعه است.

تاریخچه

باب برگمن در میانه‌ی یکی از جلسات سوپرویژنم با او، سال‌ها قبل از برگشتنم به ایران، حرفش را قطع کرد، به من نگاه کرد و گفت : دنیا را چه دیدی! شاید یک روز هم خودت آموزش روانکاوی را در مملکتت راه انداختی!

 

حرف‌های سرنوشت‌ساز گاهی در لحظه‌ی شنیده شدن‌شان توجه چندانی را جلب نمی‌کنند. من حرف باب را شنیدم و به ادامه‌ی جلسه‌ی سوپرویژنم با او پرداختم. شاید زمانی لازم بود تا جوانه‌ی این ایده‌ی از یک سو وسوسه‌کننده و از سوی دیگر خیلی دور از ذهن و عجیب ، در خاکِ ذهنم رشد کند، قد بکشد و در نهایت منجر به تشکیل یک مرکز آموزش روانکاوی شود.

 

در تابستان ۱۳۹۰ به ایران برگشتم. چند سالی از فضای دانشگاهی و علمی ایران دور بودم. کارم را با ارائه‌ها و سخنرانی‌هایی در مراکز علمی آغاز کردم و همین امر موجب شد کم‌کم با گروهی از دانشجویان و علاقه‌مندان به یادگیری و گسترش دانش روانکاوی آشنا شوم. این آشنایی مقدمه‌ی تشکیل اولین گروه مقاله‌خوانی ما بود. عصرهای پنج‌شنبه‌ی تابستان ۱۳۹۲، تهران، من به همراه ده نفر از بچه‌هایی که می‌خواستند بیشتر در لابه‌لای مقالات و دنیای شگفت‌انگیز روانکاوی غوطه‌ور شوند شروع کردیم به خواندنِ مجموعه مقالات روانکاوی . این گروه ده نفره در واقع اولین گروه از مرکزی شد که نامش را  بعدها مرکز مطالعات روانکاوی تهران گذاشتیم.

پس از آن بود که تقریباً هر سال یک گروه به مرکز اضافه شد و در سال ۱۳۹۳ نیز گروهی از دانش‌پژوهان ساکن مشهد به مرکز مطالعات متصل شدند و کار گسترش بیشتری یافت. از سال ۱۳۹۶ تا امروز نیز به شکلی ساختاریافته‌تر آموزش روانکاوی را در این مرکز پی گرفته‌ایم و هر سال عزیزانی را از طریق مصاحبه برای عضویت مرکز پذیرفته‌ایم.

 

اگر همراهی و همفکری دوستان و همکاران عزیزم در طول این سال‌ها نبود، رویایی که باب برگمن در یک عصر پاییزی در ذهن من کاشت هرگز به جایی نمی‌رسید. من این بخت‌یاری را داشته‌ام که در طی سال‌های بازگشتم به ایران از حضور گرم و پربار متخصصان حوزه‌ی روان‌کاوی و روان‌درمانی تحلیلی بهره ببرم. درواقع این شانسی بود که تشکیل اولین کنگره‌ی روانکاوی که توسط انجمن روان‌پزشکی برگزار شد و من به همراه دکتر محمد صنعتی دبیران علمی‌اش بودیم برای من فراهم کرد. آشنایی با خانم دکتر افسانه علی سبحانی و دکتر الهه ساگارت و سپس دکتر سهیلا کیانی و دکتر سید حسین مجتهدی از این طریق فراهم شد و سپس اضافه شدن دکتر هادی رحیمی دانش نیز باعث شد مرکز مطالعات روانکاوی تهران، حاصلِ اذهان و افکاری متنوع، گسترده و غنی شود که بی‌شک اگر نبودند، مرکز نیز جایگاه امروز خود را هرگز نداشت. همانطور که در بخش آموزش، هدف ما ارائه‌ی گستره‌ای از نظریات و نگاه‌ها در حوزه‌ی روانکاوی بوده است، هسته‌ی اصلی هیأت علمی مرکز مطالعات، این امکان را فراهم کرده است تا فارغ از گرایشات و ترجیحات شخصی ما در مسیر حرفه ای‌مان، بتوانیم منعکس کننده‌ی همان جهان آزاد و چندوجهی‌ای باشیم که روانکاوی همواره برای رشدِ روانی انسان در پی‌اش بوده است؛ جایی آن سوی مرزبندی‌های رایج تئوریک، این شوق من و همکارانم در مرکز مطالعات روانکاوی تهران به یادگرفتن و یاد دادن، به شنیدن و شنیده‌شدن بود که در هر قدم به پیش‌مان برد و تا امروز نیز ما را به پیش ‌برده است.

آموزش در مرکز مطالعات روانکاوی تهران شامل سه بخش روان‌درمانی تحلیلی پایه، پیشرفته و روانکاوی می‌شود. علت انتخاب این سه بخش نیز درواقع هماهنگی بیشتر با نیاز داوطلبینی است که برای آموزش به این مرکز رجوع می‌کنند. ما در مرکز مطالعات طبق اصول استاندارد انجمن روانکاوی بین المللی IPA در سه بخش آموزش تئوریک، سوپرویژن و درمان شخصی آموزش کاندیداها را پیش می‌بریم به این امید که اگر روزی مسیرِ پیوستنِ ایران به IPA  فراهم شد، زیرساخت‌های آموزشی ما برای تحقق این امر مهم فراهم باشد.

 

امیدوارم مرکز مطالعات روانکاوی تهران، که هنوز در سال‌های پربار جوانی‌اش به سر می‌برد، در سایه‌ی همراهانش، چه اعضای هیأت علمی و چه دانش‌پژوهان این مرکز، همچنان به بالندگی خود ادامه دهد و شاخه‌هایش را در آسمانِ آزادِ اندیشه‌ها و نظریات روانکاوی بگستراند و ریشه‌هایش هر روز بیش از پیش در خاکِ حاصلخیز ذهن‌ها و روان‌های پویا و تشنه‌ی آموختن گسترده شود.

 

 

بابک روشنایی مقدم

موسس و مدیر مرکز مطالعات روانکاوی تهران

 

پاییز ۱۴۰۰

چیستی روانکاوی

روانکاوی : داستانِ یک داستان

 

 

 

طبق تعریف انجمن بین‌المللی روانکاوی (IPA) ، روانکاوی تلفیقی از کار بالینی و نظریه‌ای در باب روان انسان است. این رشته در چهار حوزه‌ی اصلی به بررسی و شناخت سازوکار روان انسان، آسیب‌ها و درمان اختلالات می‌پردازد :

 

۱-روانکاوی به مثابه بررسی چگونگی سازوکار روان

۲-به مثابه روشی درمانی برای حل مشکلات روان

۳-به عنوان روشی برای تحقیق و

۴-به عنوان راهی برای نگریستن به پدیده‌های فرهنگی و اجتماعی مثل ادبیات، هنر، سینما، هنرهای اجرایی، سیاست و بررسی پویاییِ گروه‌ها.

 

این تعریفی رسمی و موجز از روانکاوی است. با این توضیح ابتدایی، روانکاوی چیست و روانکاو قادر به انجام چه کاری است؟

 

 

 

هر کشف تازه‌ای در عالم عینی و ذهنی، انسان را در موقعیتی تازه نسبت به خود و جهان قرار می‌دهد. از کشف بزرگ کوپرنیک و بازپس‌گرفتنِ مرکزیت عالم از زمین چنین یاد می‌کنند. امّا چارلز داروین نیز چنین کرد و چه‌بسا ضربه‌ی او بر پیکرِ خودشیفتگی انسانی که خود را برترین می‌پنداشت سهمگین‌تر از همیشه بود. انسان و میمون، بیش از آنکه گمان می‌شد شبیه همدیگر بودند. کمی پس از کشف انقلابیِ داروین است که فروید با ضربه‌ی تازه‌ای از راه می‌رسد : انسان حتی در خانه‌ی خود نیز صاحب‌خانه نیست. این، نقطه‌ی تولّد روانکاوی است. وین، انتهای قرن نوزدهم، عصب‌شناسی جوان با سودای بیرون کشاندن معنا، از مصالحی که تا پیش از این، واجد معنایی جدّی تلقي نمی‌شدند : خواب‌ها، لغزش‌ّهای کلامی، فراموشی نام‌ها، ترس‌ّهای به نظر عادی و البته شوخی‌ها. فروید درواقع شکافی معنادار در پارادایم زمانه‌ی خود ایجاد کرد و با بازگشتن به بسترِ اتفاقات پیش‌پاافتاده و روزمره، تلاش کرد انسان را نه در موزه‌ی علوم طبیعی و از طریق اعداد و اندازه‌ها، که در قامت سوژه‌ای واقعی و درگیر و دار با زندگی و مرگ بررسی کند. او در ابتدای مسیر روان را به سه بخش آگاه، نااگاه و پیش‌آگاه تقسیم کرد و در مرحله‌ی بعدی با مطرح کردن اید، ایگو و سوپرایگو دیدگاه مکان‌نگارانه‌ی پیشین را به نگاهی ساختاری تغییر داد و تمرکز بیشتر خود را بر رانه‌هایی نهاد که به شکلی ناآگاهانه انسان را به سوی ارضای نیازهای غریزی و جاری کردن هرچه بیشتر اصل لذّت و خدمت به رانه‌ی زندگی یا لیبیدو وامی‌داشتند. انتهای مسیر اما چنین نبود. در طول عمر پربار زیگموند فروید، اتفاقات مهمی جهان را برای همیشه از معصومیتِ کودکانه‌ی پیشین جدا کرد. جنگ‌های خونین جهانی و مواجهه با میل مبهم انسان برای تکرارِ درد فروید را در اواخر مسیر و در زمان نگارش آنسوی اصل لذّت به نتایج تازه‌ای رساند. مرگ معنابخش و راننده‌ی مهمی در زندگی است و جبرِ تکرار به نمایندگی از رانه‌ی مرگ در زندگی روانی نقشی اساسی دارد. فروید در حالی جهان را در لندن ترک گفت که هیتلر یورشی بی‌امان بر باقی‌مانده‌ی رویای بشر از برابری و برادری برده بود و یهودیان اردوگاه‌های کار اجباری، گویی نمایندگانِ همان جبر تکراری بودند که تا همین امروز نیز گریبان انسان را رها نکرده‌اند؛ هرچه بود، مسیرهای پیش روی انسان قرن نوزدهم برای مواجهه با حقیقت تازه‌ای که داشت از راه می‌رسید کافی نبود. باید راهی باز می‌شد به سوی آن سرزمین ناشناخته و تاریک: میلِ آدمی به چیست و انسان بودن یعنی چه؟ این سوال به ظاهر ساده، خبر از این می‌دهد که نزدیک بودنِ ما به موجودیت انسانی‌مان، مانعی ازلی و ابدی بوده است برای شناختن‌ِ آنچه هستیم، آنچه می‌خواهیم باشیم و آنچه می‌توانیم باشیم. زیگموند فروید در تابستانِ داغ ۱۹۳۹ در سرزمین غریبه و در بین خانواده‌اش دنیا را ترک کرد و میراثی به جا نهاد که رفته‌رفته تبدیل به یکی از مهم‌ترین منابع شناخت و گسترشِ مرزهای دانش بشری شد. روانکاوی که روزی در دستانِ مردّدِ پسری جوان و در مواجهه با بیماری هیستریک جوانه زده بود، حالا بیدی بود که با هیچ بادی از ریشه جدا نمی‌شد: تنها سایه می‌گستراند و عطشی سیری‌ناپذیر برای گستراندن بیشتر محدوده‌ی خود داشت. روانکاوی فرزند پرسش‌گری بود و این به قول شاملوی شاعر این برف را سر بازایستادن نبود.

 

فروید در یکی از مقالات کلیدی خود، وظیفه‌ی یک تحلیل‌شونده در جلسه‌ی درمان روانکاوانه را به مسافری تشبیه می‌کند که کنار پنجره‌ی یک قطار درکوپه‌ای نشسته‌است و باید از هرآنچه از مناظر می‌بیند گزارش دهد و حرف بزند. به عبارت دیگر او باید خود را به دست تداعی‌ها یا جریانی آزاد از هرآنچه به خاطرش خطور می‌کند بسپرد.

هرچند این آغاز روانکاوی بود و هرچند با ورود هر نگاه یا مکتب تازه‌ای فروید همچنان ستونی انکارنشدنی در مرکز این خیمه‌ی بزرگ باقی مانده‌است، امّا روانکاویِ امروز دیگر تنها درباره‌ی مسافری نیست که زیر پنجره‌ی قطاری در حال حرکت نشسته باشد، یا شطرنج بازی که مهره‌های شطرنج را به نوبت در خانه‌های سیاه و سفید جابه‌جا کند. روانکاوی امروز داستانی است که بین دو ذهن و دو روان ساخته می‌شود و مسئله تنها جستجویی برای معنایی از پیش موجود نیست بلکه هدف ساختن معنایی دونفره نیز هست؛ روانکاوی امروز دیگر تنها به آنچه سرکوب شده و خود را به شکل اضطراب به ما نشان داده بسنده نمی‌کند بلکه در تلاش برای ساختن معنایی است که پیشتر تجربه شده اما فراتر از ظرفیت روانی‌ای بوده که پذیرایش باشد؛ پس حالا اتاق درمان و ذهن روانکاو، نه تنها فضایی برای تحمّلِ و دربرگرفتن اضطراب‌ها و ترس‌ها بلکه دستی برای به دنیا آوردن امکان‌هایی شگرف و مغفول‌مانده در وجود مراجع نیز هست.

پس روانکاوی امروز، داستانی درباره‌ی داستان است و روایتی درباره‌ی روایت. درواقع هدف، تنها کشف این نیست که ما چه داستانی را زندگی کرده‌ایم و چه قصه‌ای را ثبت کرده‌ایم بلکه می‌خواهیم بدانیم اگر این داستانی است که ما روایت کرده‌ایم، چرا به روایت چنین داستانی رسیده‌ایم؟ داستانِ داستانِ ما چیست و در این سفر شگفت‌انگیز آیا داستان‌های دیگری نیز در انتظار وقوع ایستاده‌اند؟ پشت ابرهای امکان، چه آفتاب درخشانی از زندگی‌های نزیسته در انتظار ماست؟

در تضاد معنی‌دار بین اشتراکاتِ انسانی و ویژگی‌های خاص هر کس، روانکاوی با پشت سر گذاشتنِ عطش کشف جهانشمول‌ها، حالا بیش از پیش مشتاق درکِ داستان‌های فردی نیز هست. به جای سه‌سالگی، این کودک سه‌ساله چگونه دارد جهان را تجربه می‌کند. به جای روان‌نژندها، این مرد یا زن جهان را چگونه تجربه می‌کند؟ و به جای رسیدن به یک روایت بزرگ برای تمام آدم‌ها، قصه‌های کوتاهِ هرکس، چه‌چیزی از او به ما می‌گویند؟

جویس مک‌‌دوگال به نقل از هنری مادزلی، در کتاب تاتر بدن می‌نویسد : غمی که به اشک راه پیدا نکند، موجب می‌شود ارگان‌های دیگر بدن گریه کنند. در روانکاوی، تلاش، شنیدنِ داستانِ روان هر فرد است پیش از آنکه اعضای بدن شروع به نگاشتنِ انفرادی داستان خود کنند. پیش از آنکه باز به قول بامدادِ شاعر : در اشک غرقه شوند و پیش از آنکه انسان عاملیت شکوهمند خود را به عنوانِ نویسنده‌ای یگانه از یاد ببرد و روایت خود را میان انبوهِ وقایعِ روزمره فراموش کند. شاید ما نه آن مسافر نشسته در قطاری در حال حرکت، که سوزن‌بانی باشیم که می‌خواهد با فشار دادن اهرمی، مسیر حرکت مسافران بسیاری را تغییر دهد یا از فاجعه‌ای جلوگیری کند؛ شاید ما در حال زیستن داستان زندگی یکی دیگر باشیم بی‌آنکه بدانیم؛ بی‌آنکه بخواهیم. هرچه بخواهیم و به هرچه توانا باشیم، کلمه تنها دارایی ماست: باید باشیم، پیش از آنکه دیگر برای همیشه نباشیم و روانکاوی داستانِ شکل این بودن است. بودنی که همیشه بر نبودن پیروز می‌شود؛ بودنی که پرسشی ابدی در دستان بشر است. از روزگارِ هملتِ شکسپیر تا روزگارِ غریبی که ما، ساکن آن هستیم. روانکاوی، همینجاست که متولد می‌شود و روانکاو کسی است که به این فاصله می‌اندیشد: فاصله‌ی بین بودن و نبودن و فاصله‌ی بین داستانی که زندگی می‌کنیم و آنچه می‌خواهیم زندگی کنیم.

 

 

 

 

منشور اخلاقی

کد اخلاق برای

 روانکاوان، رواندرمانگران‌تحلیلی و کاندیداهای روانکاوی

 

 آنچه در ادامه خواهید خواند، تلفیقی از کد اخلاق‌ انجمن بین‌المللی روان‌کاوی(IPA) https://www.ipa.world/en/IPA1/Procedural_Code/Ethics_code_new.aspx و انجمن روان‌کاوی آمریکا(APSA) https://apsa.org/code-of-ethics است. برای ایجاز در متن و کلام ، تلاش کرده‌ایم تا آنجا که ممکن بوده‌است برای رسیدن به مجموعه‌ای منسجم از مواردی که آگاهی از آنها در حرفه‌ی روان‌کاوی یک ضرورت است، نقاط مشترک هردو کدهای اخلاقی را حفظ و موارد مختصِّ هر کد اخلاق انجمن بین‌المللی و انجمن روانکاوی آمریکا را به کلیت متن اضافه کنیم. توجه داشته باشید که کد اخلاق انجمن بین‌المللی آمریکا در دو بخش اصول و استانداردهای اخلاقی روانکاوان و استاندارهای قابل اجرا در باب اصول اخلاقی برای روانکاوان ذکر شده است که برای راحتی بیشتر خوانندگان، در متن نهایی که در اینجا ملاحظه می‌کنید، این دو بخش درهم تلفیق شده‌اند و با توجه به فرهنگ و جامعه‌ی روانکاوی در ایران مواردی اندک به آنها اضافه یا از آنها حذف شده‌است. در متن هر جا واژه‌ی روانکاو به کار رفته است، شامل رواندرمانگر تحلیلی و کاندیدای روانکاوی نیز می‌شود.

 

 

۱-کفایت و شایستگی :

 

روانکاو، متعهد به ارائه‌ی خدمات حرفه‌ای شایسته است. روانکاو باید به طور پیوسته در تلاش برای ارتقای سطح دانش و مهارت‌های عملی خود باشد. لازم است بیماری‌ها و مشکلات شخصی‌ای که عملکرد و یا وظایف حرفه‌ای روانکاو را به طور جدی مختل می‌کنند به رسمیت شناخته شوند و به بهترین شکل برای حل‌وفصل آنها اقدام شود.  همچنین ضروری است روانکاو نسبت به تغییر و تحوّلات نظری و عملی در حرفه‌ی خود آگاه و روزآمد باشد و در مسیر حرفه‌ای خود را از مشورت با اهل فن در رشته‌های دیگر بويژه روان‌شناسی بهره‌مند نماید. روانکاو موظّف است در همایش‌های عمومی ادعایی بالاتر از سطح توانایی و آگاهی خود نداشته باشد و در حیطه‌هایی که در آن آموزش تخصصی ندیده‌است اقدام به کار بالینی ننماید. همچنین روانکاو باید در مسیر رفع نواقص خود کوشا باشد و در این مسیر از انجام هر آنچه برای حفظ و صیانت از حقوق بیماران لازم است دریغ نورزد.

 

 

 

 

۲-احترام به افراد:

     انتظار می‌رود روانکاو با مراجعین و خانواده‌های آنها، دانشجویان و همکاران خود رفتاری همراه با احترام و مراقبت داشته‌باشد. هرگونه تبعیض‌گذاری ناشی از سن، ناتوانی جسمی و ذهنی، قومیت، جنسیت، نژاد، دین، گرایش جنسی و جایگاه اجتماعی-اقتصادی از نظر اخلاقی غیرقابل پذیرش است. در این راستا گردن نهادن به هرگونه سیاست‌ سازمانی که منجر به سوگیری و تبعیض ازسوی روانکاو شود صریحاً مردود و غیرقابل پذیرش است.

 

۳- اشتراک و رضایت آگاهانه

    رابطه‌ی درمانی بر مبنای انتخاب آگاهانه‌ای شکل می‌گیرد که به طور مشترک توسط روانکاو و مراجع (یا والدین و سرپرست قانونی بیماری که زیر سن قانونی است) پذیرفته شده‌است. این رابطه بر اساس رضایت دوطرف آغاز شده است و روانکاو در آغاز درمان موظف است مراجع را از اصول بنیادین درمان روانکاوانه و رو‌ش‌های احتمالی جایگزین آگاه کند. روانکاو همچنین وظیفه دارد در باب زمان‌بندی، هزینه، چهارچوب‌ها و قوانین اصلی به مراجع اطلاع‌رسانی کند و در بافت رابطه‌ای انسانی و توام با احترام با او به توافق رسد. در صورتی که مراجع زیر سن قانونی باشد این قواعد کلی همچنان معتبر است اما سن و مرحله‌ی رشدی مراجع به ما نشان می‌دهد که برخی از این توافقات را باید چگونه و توسط چه‌کسی (به نمایندگی از مراجع) پیگیری و مدیریت کنیم. موارد دیگری که باید مورد توجه دقیق قرار گیرند:

    - استفاده از قدرتِ ناشی از رابطه‌ی انتقالی برای واداشتنِ مراجع، دانشجو یا روانکاوِ تحت نظارت سوپرویژن (سوپروایزی) برای درمان و دریافت تمجید یا پاداش، اخلاقی و پذیرفتنی نیست. این موارد شامل مراجعین کنونی و پیشین روانکاو می‌شود. همین موقعیت در رابطه با ارتباط روانکاو با والدین یا سرپرست قانونی مراجع نیز صادق است. روانکاو نباید از موضع خود در سازمان و مجموعه‌ی تحلیلی و یا موقعیت حرفه‌ای استفاده کند و این افراد را به قصدی خاص تحت تاثیر قرار داده و وادار به درمان یا هر عمل دیگری کند.

    - در فرایند ارجاع‌دهی مراجع، باید دقت کافی بکار گرفته‌شود تا از تضاد منافع جلوگیری شود. در این راستا پیش از ارجاع دادن مراجع به روانکاوی که در حال درمان فردی دیگر از خانواده‌ی مراجع است (شامل همسر، شریک عاطفی و ..) باید با موشکافی و دقت بررسی‌های لازم انجام شود و در همان مراحل آغازین افشاسازی‌های لازم انجام شود تا در صورت امکان مراجع به فرد دیگری ارجاع داده‌شود. باید توجه داشت که تنها در صورتی می‌توان مفادِّ بند فوق را مورد بازنگری قرار داد که به دلیل شرایط خاص از جمله محدودیت‌های ناشی از موقعیت جغرافیایی جایگزین عملی دیگری برای درمان وجود نداشته باشد.

- تمامی جنبه‌های اجراییِ قرارداد درمانی باید در بخش آغازین درمان مورد بحث قرار گیرند. در این راستا ضروری است که پیش از اجرایی شدن چهارچوبِ درمانی و اخذ هزینه‌ی جلساتی که مراجع از دست داده‌است، او به درک کامل شرایط رسیده باشد و بر سر اجرایی شدن‌شان توافق کامل صورت گرفته باشد. همچنین در صورت حضور شخص سوم در مورد مراجعینی که زیر سن قانونی هستند نیز باید همین مراحل طی شود و با او توافق کامل برقرار شود .

 

- اخذ هزینه‌ی کمتر از جلسات درمانی، انتخابی شخصی و صلاح‌دید روانکاو است و به هیچ روی از مسئولیت‌های اخلاقی و حرفه‌ای او نمی‌کاهد.

 

- روانکاو مجاز نیست پیش از اطلاع‌رسانی کافی و گفتگو با مراجع (و در صورتی که مراجع زیر سن قانونی است بدون گفتگو با والدین یا سرپرست قانونی) درمان را به شکلی یک‌سویه قطع کند. همچنین لازم است تا روانکاو برای ادامه‌ی درمان گزینه‌ی ارجاع‌دهی به همکاران دیگر را با مراجع مطرح کند. در صورت لزوم بهتر است روانکاو در این مرحله از مشورت حرفه‌ای در مسیر خود بهره گیرد.

 

 

 

۴-رازداری

 

    محرمانه بودن ارتباطات مراجع حق اولیه‌ی او و شرطی ضروری برای درمان و تحقیقات روانکاوانه‌ی موثر است. روانکاو باید در جهت جلوگیری از افشای بدون اجازه‌ی مسائل خصوصی مراجع کنونی -و یا پیشین- هر آنچه در توان دارد را به کار گیرد. همچنین موظف است خارج از چهارچوب مشورت حرفه‌ای، سوپرویژن، آموزشی و علمی درباره‌ی ویژگی‌هایی که در مراجع مشاهده و ادراک کرده‌‌است بحث نکند. اگر روانکاو بخواهد در تبادل نظر با همکاران یا به دلایل مشورتی، آموزشی و علمی از مطالبی درباره‌ی مراجع استفاده کند، باید هویت او را به نحوی تغییر دهد که امکان هرگونه شناسایی ناممکن شود. او موظف است به شکلی شفاف و صادقانه با مراجع درباره‌ی دلایل ارائه‌ی مطالب او به دیگران و دیگر گزینه‌های موجود، خطرات و منافع احتمالی این کار برای مراجع، حق مراجع برای رد کردن این پیشنهاد و نیز حق بازپس‌گیری رضایت خود بحث کند و از وی برای این کار اجازه بگیرد. باید توجه داشت :

- هرگونه اطلاعاتی درباره‌ی خصوصیات زندگی مراجع شامل نام و جزئیات درمان محرمانه است. روانکاو باید در برابر افشای اطلاعات محرمانه‌ی مراجع تا آنجا که قانون مجاز کرده است مقاوت کند. روانکاو تقاضای  نهادهای قانونی، مدنی و یا اجرایی‌ای که خواستار اطلاعات محرمانه مراجع هستند ـ حتی در صورت رضایت آگاهانه مراجع- را رد می‌کند و تنها در صورتی به این درخواست‌‌ها گردن می‌نهد که رد کردن‌شان عواقب قانونی جدی به همراه داشته باشند. ناگفته پیداست که این، عمل و  تصمیمی اخلاقی و عملی مبتنی بر اصول اخلاق شخصی و حرفه‌ای است.

 

- روانکاو نباید هرگز اطلاعات محرمانه‌ی مراجع را بدون رضایت آگاهانه‌ی او  یا در مورد مراجعین زیر سن قانونی بدون رضایت آگاهانه‌ی سرپرست آنها با شخص سومِ غیربالینی (مثلا شرکت‌های بیمه) مطرح کند . این تخطی از رازداری نیست که روانکاو در مورد بررسی ادعای شرکت بیمه، اطلاعات محرمانه را با روانکاو مشاور آن نهاد مطرح کند. این فرایند مشاوره خود مستلزم پای‌بندی به استانداردهای رازداری و رضایت آگاهانه‌ی مراجع یا والدین و یا سرپرست مراجعین زیر سن قانونی است که در ابتدا اخذ شده است. اگر شخص سوم پرداخت‌کننده و یا مراجع یا والدین و یا سرپرست مراجعین زیر سن قانونی از روانکاو تقاضا کنند تا بر خلاف این اصول عمل کند، انتخاب اخلاقی و درست‌ این است که روانکاو اینگونه تقاضاها را حتی در صورت رضایت آگاهانه‌ی مراجع و در صورتی که مراجع زیرسن قانونی باشد رضایت آگاهانه‌ی والدین و سرپرست قانونی نپذیرد.

- در مورد مراجع زیر سن قانونی، روانکاو باید در عین‌حال که والدین و سرپرست او را از فرایند درمان آگاه می‌کند به دنبال حفظ رازداری درقبال مراجع به روش‌هایی متناسب با سن و مرحله رشدی او و شرایط بالینی باشد.

 

- روانکاو باید نسبت به مراقبت از یادداشت‌برداری‌ها و اسناد مراجع دقت ویژه‌ای مبذول دارد به طوری        که محرمانگی اطلاعات کاملاً حفظ شود.

 

  •  تخطی از مرزهای رازداری شامل این نیست که روانکاو اطلاعات محرمانه‌ی یک مراجع را در مشورت رسمی یا جلسه‌ی سوپرویژن مطرح کند چرا که طی این فرایند، مشاور یا سوپروایزر نیز خود متعهد به الزامات رازداری روانکاوانه است. برای روانکاو باید در ابتدای انتخاب مشاور و یا سوپروایزر این امر محرز شده باشد که سوپروایزر و مشاور، خود از این اصول آگاه هستند و الزامات استاندارد رازداری را پذیرفته‌اند .

 

  • اگر روانکاو از اطلاعات محرمانه‌ی مراجع در ارائه‌های بالینی یا تبادلات علمی و آموزشی با همکاران استفاده می‌کند یا باید این اطلاعات را به طور کامل تغییر دهد تا از شناسایی مراجع جلوگیری شود به شکلی که حتی توسط خود مراجع نیز قابل شناسایی نباشد و یا در ابتدا رضایت آگاهانه‌ی مراجع را کسب کند. در صورتی که روانکاو به دنبال رضایت آگاهانه است باید درباره‌ی دلایلی که به خاطر آن‌ها می‌خواهد مطالب شخصی مراجع را ارائه کند و نیز فواید و خطرات احتمالی این کار برای درمان مراجع و حق او برای ممانعت و یا بازپس‌گیری رضایت، گفتگو شود. در مورد مراجعین زیر سن قانونی باید والدین یا سرپرست آنها طرف مشورت قرار گیرند. بسته به سن و مرحله رشدی مراجع می‌توان این موضوع را با خود او نیز در میان گذاشت. 

 

- وظیفه‌ی اخلاقی سوپروایزرها، مشاوران و شرکت‌کنندگان در تبادلات بالینی و آموزشی، رازداری در قبال اطلاعات مراجعی است که مطالب او در قالب‌های مشورتی و یا ارائه‌ی کِیس و یا بحث علمی نقل شده است. 

 

- به کاندیداهای روانکاوی که در حال آموزش هستند به صراحت توصیه می‌شود که پیش از آغاز درمان رضایت آگاهانه‌ی مراجع را کسب کنند چرا که افشای اطلاعات محرمانه در گروه یا گزارش کتبی یکی از ملزومات آموزش کاندیداهاست؛ طبیعی است هنگامی که مراجع زیر سن قانونی است به کاندیداها توصیه می‌شود رضایت آگاهانه را از والدین  یا سرپرست قانونی مراجع کسب کنند. سن و مرحله‌ی رشدی مراجع به کاندیدا کمک می‌کند تا تصمیم بگیرد که باید خود مراجع نیز در جریان قرار بگیرد یا نه.  

 

-استفاده از همه‌ یا بخش‌هایی از محتوای جلسات درمانی توسط درمانگران در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به نحوی که برای مراجع یا اطرافیان او قابل شناسایی باشد، حتّی با کسب اجازه از مراجع غیرقابل قبول است. افشای جلسات درمانی آسیب‌پذیری مراجع را بالا می‌برد و فضا را برای افراد دیگری که خواننده‌ی این محتویات هستند و خود در درمان‌های تحلیلی هستند نیز به شدت ناامن می‌کند.

 

 

۵-راست‌گویی

 

رابطه‌ی درمانی روانکاوانه، بر پایه صداقتی تمام و کمال استوار است. روانکاو باید با مراجعان، خانواده‌ آنها، با افراد زیر سن قانونی، دانشجویان و همکاران به شکلی صادقانه و صریح رفتار کند. با آگاهی از ابهامات و پیچیدگی‌های روابط و ارتباطات انسانی روانکاو باید نقش فعالی در بهبود بخشیدن به توانایی‌های خود برای دستیابی به تبادلات حرفه‌ای و درمانی صادقانه داشته باشد. همچنین به کاندیداهای درحال آموزش روانکاوی با صراحت توصیه می‌شود که به مراجعان تحلیلی کنونی و آینده خود اطلاع دهند تحت آموزش و سوپرویژن هستند و طبیعیتآً در صورتی که مراجعی زیر سن قانونی است  به والدین و یا سرپرست آنها باید اطلاع داده شود. اگر از کاندیداهای در حال آموزش روانکاوی سوال شود نباید سوپرویژن را ـ به عنوان پیش‌نیاز آموزش ـ انکار کنند. علاوه بر این روانکاو باید به طور شفاف با مراجعین آینده‌ی خود یا با والدین و سرپرست آنها در صورتی که زیر سن قانونی هستند، در باب فواید و محدودیت‌های درمان تحلیلی صحبت کند.

 روانکاو باید از گمراه کردن جامعه، مراجع و یا والدین و سرپرست قانونی آنها ـ در صورتی که زیر سن قانونی است ـ با سخنانی که عامدانه غلط، گمراه کننده و یا فریبنده است بپرهیزد.

 

 

 

 

 

۶-اجتناب از بهره‌کشی و سواستفاده

 

با توجه به آسیب‌پذیری مراجعان و نابرابری جایگاه‌‌ در دوگانه‌ی تحلیلگر- تحلیل شونده، روانکاو باید به شکلی سخت‌گیرانه و موشکافانه از هرگونه بهره‌کشی و سوء استفاده از مراجعان کنونی و یا پیشین خود و یا خانواده آنها خودداری کند و تا حدِّ ممکن دایره‌ی تاثیراتِ منفعت شخصی و علایق فردی‌ خود را محدود کند.

-روابط جنسی شامل هر گونه عمل جنسی بین روانکاو و مراجع کنونی و یا پیشین یا با والدین و یا سرپرست مراجع کنونی یا پیشین و هر عضو خانواده‌ی نزدیک مراجع چه از طرف مراجع آغاز شده باشد و یا از طرف والدین و یا سرپرست و اعضای خانواده او و یا از طرف روانکاو، در هر صورت غیر اخلاقی است. لمس فیزیکی به طور معمول تکنیک قابل ملاحظه و ارزشمندی در درمان روانکاوانه نیست. در صورتی که لمس رخ دهد، چه لمس مراجع توسط روانکاو و چه لمس روانکاو توسط مراجع، این اتفاق باید روانکاو را نسبت به کج‌فهمی بالقوه‌ی این اتفاق برای مراجع و یا روانکاو هشیار کند و درباره‌ی آسیب‌های متعاقب آن برای ادوار آینده‌ی درمان، مشورت و همفکری صورت گیرد. این مشورت به طور خاص در صورتی که روانکاو نسبت به آینده‌ی فرایند درمان نگران است، توصیه می‌شود. محتمل است تماس‌هایی بین روانکاو و مراجع کودک زیرسن بلوغ مثلا برای کمک‌کردن و یا در حین بازی‌های بسیار پرجنب‌و‌جوش اتفاق بیافتد. همچنین گاه لازم است کودکی که خارج از کنترل رفتار می‌کند یا بی‌نظم است، مهار شود. 

 

-روانکاو باید نسبت به معانی چندگانه‌ای که این لمس کردن برای هر دو طرف دارد هشیار باشد. در جریان قرار دادن والدین و یا سرپرست، در صورت بروز چنین اتفاقی مفید است. اگر این لمس کردن موجبات نگرانی روانکاو را فراهم کرده است، لازم است روانکاو از مشورت حرفه‌ای کمک بگیرد.

 

- ازدواج بین روانکاو و مراجع پیشین و یا فعلی او و یا بین روانکاو و والدین و قیم مراجع پیشین و کنونی حتی درغیاب شکایتی از طرف همسر و علی رغم حقوق قانونی دوطرف غیراخلاقی است.

 

-در نهایت تقاضا یا داشتن رابطه‌ی جنسی با مراجع و یا کاندیدای روانکاوی‌ای که تحت درمان روانکاوانه و یا سوپرویژن است، مجاز نیست.

- درگیر شدن روانکاو با مراجع و در مورد مراجع زیر سن قانونی با والدین و یا سرپرست او در داد‌و‌ستد مالی فراتر از امورات مربوط به هزینه‌های درمان، اخلاقی نیست. همچنین روانکاو نباید از اطلاعاتی که مراجع یا والدین و سرپرست قانونی می‌دهند، برای نفع مالی خود استفاده کند.

 

- این اخلاقی نیست که روانکاو در جستجوی مشارکت مالی با مراجع کنونی یا پیشین یا والدین و سرپرست مراجع کنونی یا پیشین به هر دلیلی باشد. همچنین روانکاو نباید نام مراجعان کنونی یا پیشین خود یا والدین و سرپرست آنها را در راستای درخواست مشارکت اقتصادی نزد دیگران افشا کند.

 

- اگر مراجع پیشین یا کنونی یا والدین و سرپرست مراجع پیشین یا کنونی به طور داوطلبانه هدیه‌ی نقدی و یا بنیاد و یا هر گونه موجودیتی را برای نفع روانکاو یا نفع حرفه‌ای و علمی کار روانکاو یا به نفع خانواده‌ی روانکاو تاسیس کنند، اخلاقی نیست. اگر هدیه‌ی مذکور مستقیما نفع شخصی‌ای برای روانکاو و خانواده‌ی او نداشته باشد اما تحت کنترل روانکاو یا خانواده قرار گیرد نیز اخلاقی نیست. به هر طریقی این اخلاقی نیست که روانکاو هرگونه نفع مالی‌ یا کنترل اموال مراجع را به هر دلیلی بپذیرد.    

 

- روانکاو اخلاقا مجاز است با این مساله موافقت کند که اموال و میراث به‌جامانده‌ی مراجع پیشین به سازمانی که روانکاو و یا خانواده‌ی او نفع شخصی‌ای از آن ندارند و یا روانکاو کنترل مستقیمی بر آن ندارد، اهدا شود.  

 

- این عملی غیراخلاقی است که روانکاو از جایگاه حرفه‌ای خود، روابط ویژه‌ و یا قدرتی که در یک سازمان تحلیلی دارد برای درخواست هدیه و یا بودجه یا ارتباط جنسی  یا روابط خاص و یا دیگر منافع ملموس از بیماران، والدین آنها  یا سرپرست مراجع زیر سن قانونی، اعضای خانواده‌ی درجه اول مراجع، روانکاوان در حال آموزش یا  سوپروایزی‌ها استفاده کند. ارتباطات جنسی میان سوپروایزر و سوپروایزی کنونی غیر‌اخلاقی است. این ارتباط بین سوپروایزی با سوپروایزر پیشین نیز به لحاظ حرفه‌ای پذیرفته‌‌شده نیست.

 

- کاندیداها نباید به طور همزمان از همسر، شریک عاطفی و یا خویشاوند تحلیل‌شونده‌ی خود سوپرویژن دریافت کنند. علت این امر آن است که استقلال و بی‌طرفی فرایند تحلیل و سوپرویژن به خطر می‌افتد.

 

- درمان روانکاوانه‌ی مراجع با یک روانکاو داوطلبانه است و مراجع می‌تواند در صورت نیاز، در هر زمان به خواست خود درمان را خاتمه داده و یا به جستجوی مشاوره و یا درمانی دیگر برآید. بعلاوه اینکه پایان تحلیل یا دیگر درمان‌ها معمولا با رضایت دوطرف رخ می‌دهد. اگر روانکاو تصمیم به قطع درمان بگیرد لازم است به نیازهای درمانی مراجع و تقاضای منطقی وی در باب منابع درمانی جایگزین توجه شود و تا جایی که ممکن است به آن‌ها پاسخ داده شود.

 

- روانکاو نباید از موقعیت حرفه ای و یا سازمانی خود برای وادار کردن مراجعان، سوپروایزی‌ها و همکاران خود برای انجام هر کاری استفاده کند یا از اطلاعات محرمانه به این قصد استفاده شود.

 

۷- حفظ استانداردها، نقص حرفه‌ای و بیماری

 

- روانکاو باید متعهد به رشد حرفه‌ای مستمر خود باشد و ارتباطات خود با همکاران حرفه‌ای‌اش را در سطحی متناسب و رو به رشد حفظ کند. حفظ ارتباطات حرفه‌ای از آن روست که شناخت و اطلاع روانکاو از استانداردهای کافی اجرای درمان حرفه‌ای و تحولات علمی و حرفه‌ای مرتبط حفظ گردد. انتظار می‌رود روانکاو خود را در پیشرفت دانش علمی و آموزش دادن به همکاران و دانشجویان متعهد بداند. تحقیقات روانکاوانه باید به طور عام  با اصول پذیرفته‌شده‌ی علمی و یکپارچگی تحقیق مطابقت داشته و بر پایه‌ی احاطه‌ی کامل بر پیشینه‌ی تحقیقات علمی مرتبط باشد. در رابطه با سوژه‌ی انسانی و استفاده از مطالب بالینی، برای احترام به حقوق مراجع و بخصوص حق رازداری و کاهش اثرات بالقوه‌ی آسیب‌زننده باید نهایت احتیاط را در پیش گرفت.

- روانکاو باید هرگونه احتیاطی را در استفاده از مطالب بالینی و احترام به حقوق مراجع و به حداقل رساندن اثرات استفاده از آن بر حریم خصوصی و احترام وی، لحاظ کند. در مورد مراجعی که زیر سن قانونی است تاثیری که استفاده از مطالب بالینی بر والدین و سرپرست او می‌گذارد باید مورد بررسی قرار گیرد. توجه و مراقبت ویژه‌ای باید در استفاده از مطالب مراجعی لحاظ شود که همچنان تحت درمان است.

 

- این غیر اخلاقی است که روانکاو در ارائه‌های عمومی و یا نوشته‌های منتشر شده از وی در مجلات علمی مطالب ساختگی‌ای بگوید که به مشاهده‌ی واقعی یک موقعیت بالینی اشاره ندارد. در عین حال باید مطالب بالینی به طور کافی تغییر داده شوند تا از شناسایی مراجع جلوگیری شود. روانکاو باید نسبت به امر تغییر دادن مطالب مراجع برای جلوگیری از شناسایی وی احتیاط ورزد تا از گمراه شدن همکارانش نسبت به منبع و اهمیت نتیجه‌گیری علمی او جلوگیری شود.

 

- اگر تحلیل آموزشی یک روانکاو یا کاندیدای روانکاوی دچار اختلال شود و بنابراین پیش از رسیدن به تعداد جلسات لازم به اتمام رسد و یا در میانه‌ی مسیر تحلیلی، تحلیل‌شونده مورد سوء استفاده قرار گیرد بدون آنکه سرزنش و یا گناهی متوجه او باشد، روانکاو یا کاندیدای روانکاوی باید تحلیل تازه‌ای را از نو آغاز کند؛ بدیهی است هرگونه مسئولیتی در این میان متوجه تحلیلگر است و مسئولیتی بر گردن تحلیل‌شونده نیست.

     

- روانکاو وظیفه دارد در صورت ملاحظه‌ی شواهدی از رفتار مغایر کد اخلاقی یک روانکاو دیگر، آن را به اعضای موسس سازمان روانکاوی یا به مسئولان موسسه‌ای که روانکاو خاطی در آن آموزش می‌بیند یا مشغول به کار است اطلاع دهد. سکوت و انفعال روانکاو در چنین موقعیتی به منزله‌ی تبانی با فرد خاطی تلقی شده و لذا کاری غیراخلاقی تلقی می‌شود.  

 

- روانکاو وظیفه دارد در صورتی که نسبت به توانایی بالینی خود دچار شک و تردید شده است از مشورت همکار ارشد خود استفاده کند و در صورتی که فرد مورد مشورت، درباره‌ی توانایی همکارش در انجام الزامات حرفه‌ای دچار تردید شده باشد لازم است او را یاری داده و این نقص را به او اطلاع دهد. در صورتی که روانکاو نسبت به توانمندی همکار خود دچار نگرانی است و همکار خود را راغب به توجه و پیگیری نمی‌بیند، باید اعضای موسس سازمان، مسئولان موسسه‌ای که فرد در آن به تحصیل روانکاوی مشغول است یا موسسه‌ای که در آن مشغول به کار بالینی است را مطلع کند. 

 

- روانکاو باید با توجه به حفظ رازاداری و صیانت از اطلاعات مراجع، شرایطی را مهیا کند که در صورت فوتِ روانکاو و یا در دسترس نبودن وی، مراجع بتواند از این امر مطلع شده و گزینه‌هایی در مورد ادامه‌ی درمان داشته باشد.

 

- اگر کار درمان با یک مراجع به طوری پیوسته برای روانکاو سردرگم‌کننده باشد و یا مراجع یا روانکاو و یا هر دوی آنها را مشوش و مضطرب کند، روانکاو لازم است که در جستجوی مشورت حرفه‌ای باشد. همچنین ممکن است در طول درمان مراجعان زیر سن قانونی، رابطه‌ی روانکاو و والدین آنها به تشویش و یا سردرگمی مستمر برای روانکاو بیانجامد؛ در چنین شرایطی نیز مشورت امری ضروری است.  

 

- روانکاوی که دچار بیماری سختی شده است و یا دوره‌ی نقاهت طولانی‌ای را می‌گذراند و یا ظرفیت‌های تحلیلی او دچار نقص شده‌اند لازم است با یک همکار یا پزشک متخصص درباره‌ی جدی بودن وضعیت خود برای ادامه کار بالینی مشورت کند.

 

- در صورتی که مراجع، والدین و یا سرپرست مراجع زیر سن قانونی یا یک همکار از روانکاو بخواهند که از دیگران مشورت بگیرد، این درخواست باید با احترام و تامل مورد بررسی قرار گیرد. 

 

- اگربه طور رسمی نماینده‌ی یک انیستیتو و یا انجمن در باب وجود نقص احتمالی روانکاو در قضاوت بالینی و یا توانمندی تحلیلی به او اخطار دهند در این شرایط لازم است روانکاو با دستکم دو همکار که یکی از آنها باید متخصص پزشکی و غیر روانکاو بوده و هر دوی آنها مورد تایید نهاد اخطاردهنده باشند مشورت کند. اگر چنین نقص وکمبودی یافته شد، در این صورت لازم است روانکاو اقدامات درمانی لازم را پیگیری کند تا بیماران از آسیب مصون بمانند و از تنزل استانداردهای مراقبتی در حرفه‌ی‌ روانکاوی جلوگیری شود.  

    

- اگر مراجع یکی از همکاران تقاضای مشورت با روانکاو را داشته باشد، روانکاو به لحاظ اخلاقی مجاز است بی‌آنکه به همکارش اطلاع دهد با مراجع جلسه‌ای برگزار کند.

 

- در صورتی که روانکاو شواهدی از مشاوره‌ی مستقیم یا غیرمستقیم با مراجع همکار خود به دست آورده باشد یا از طریق سوپرویژن و نظارت بر کار همکار خود متوجه شده باشد که همکارش در قبال مراجع، رفتاری غیراخلاقی کرده است و یا کارکرد همکار او به اندازه‌ای مختل شده باشد که به‌زیستی مراجع را تهدید ‌کند، از نظر اخلاقی مجاز است از طرف مراجع، به مداخله پردازد و وارد عمل شود.  

 

- روانکاو به لحاظ اخلاقی مجاز است درمان مراجع کنونی همکار خود را ـ در صورتی که طی مشورت با همکار سوم نفع و مصلحت این اقدام برای مراجع تایید شده باشدـ بپذیرد. 

 

-در شرایطی که تهدید‌ی جدی ‌و آسیب بدنی قریب‌الوقوعی از سمت مراجع متوجه شخص سوم است، روانکاو باید در جهت مراقبت از شخص سوم از آسیب بدنی، گام‌های منطقی و لازم را بردارد. در این شرایط ممکن است در صورت لزوم و تنها به میزانی که برای جلوگیری از آسیب قریب‌الوقوع ضروری است رازداری مراجع نقض شود. چنین فرایندی در صورت تهدید جدی مراجع به خودکشی نیز اعمال می‌شود. 

 

- در صورتی که مراجع زیر سن قانونی است و روانکاو درباره‌ی تهدید جدی به جرح خود و یا خودکشی  قریب‌الوقوع او نگران است، باید اقدامات مناسبی را پیگیری کند. این اقدامات شامل اطلاع دادن به والدین و یا سرپرست مراجع است حتی اگر ملزم به نقض رازداری باشد. در چنین شرایطی هرگونه نقض رازداری باید محدود به حداقل میزان ضروری‌ای باشد که از آسیب به کودک جلوگیری می‌کند.

 

- اگر روانکاو متقاعد شود که سوءاستفاده‌ای در حال رخ دادن است، ممکن است سوء استفاده از بزرگسال یا کودک را خود و یا از طریق مراجع به نماینده قانونی مربوطه گزارش کند تا در راستای قوانین محلی عمل کند. اگر مراجع زیر سن قانونی است آگاه کردن والدین و سرپرست او باید مورد ملاحظه قرار گیرد. در این شرایط ممکن است رازداری به حداقل میزان ضروری نقض شود. با توجه به پیچیدگی‌های این مسائل، به روانکاوی که نگران سوءاستفاده از کودک و یا بزرگسال است توصیه می‌شود موقعیت را به خوبی واکاوی کرده و از مشاوره با همکاران استفاده کند تا مشخص شود که چه اقداماتی بیش از همه یاری‌کننده خواهند بود.   

 

- انجمن های محلی و انیستیتوهای روانکاوی موظفند شایستگی و کفایت اعضای خود را تقویت کرده و در  پاسخ به شکایات اخلاقی به طور محرمانه تحقیق و تفحص را آغاز کنند.

 

۸-مسئولیت اجتماعی

روانکاو باید از قوانین و سیاست‌های اجتماعی‌ای که برای جامعه و مراجعان منفعتی عمومی دارد تبعیت کند. اصول اخلاقی روانکاوی تصدیق می‌کند که گاهی و در شرایطی تن ندادن آگاهانه به اطاعت از قانون و یا سیاستی جاری می‌تواند اخلاقی‌ترین عمل ممکن باشد. اگر شخص سوم یا مراجع و در مورد مراجعان زیر سن قانونی، والدین و یا سرپرست آنها تقاضای عملی متضاد با اصول اخلاقی و یا دانش علمی را داشته‌باشند، روانکاو باید از تن دادن به این تقاضا سر باز زند. بهتر است روانکاو بخشی از زمان و استعداد خود را صرف فعالیت‌هایی کند که در خدمت نفع عمومی جامعه و مراجعان است و می‌تواند علاوه بر تلاش در جهت بهبود بخشیدن زندگی فردی، در سطح جمعی نیز به بهبود کیفیت زندگی اجتماعی هم‌نوعانش منجر شود.

 روانکاو باید از همه‌ی ابزارهای قانونی، مدنی و اجرایی استفاده کند تا از حق مراجع در مورد رازداری، حراست  و از محافظت اسناد درمان مراجع اطمینان حاصل کند و هرگونه اقدام اخلاقی‌ در جهت اطمینان از حفظ حریم خصوصی‌ مورد نیاز برای اجرای درمان روانکاوانه را به کار بندد.  

 

- به روانکاو توصیه می‌شود از قوانین و سیاست‌های اجتماعی‌ای که مصلحت مراجعین و اجرای اخلاقی روانکاوی را تقویت می‌کنند، حمایت کند.

 

- به روانکاو با صراحت تاکید می‌شود بخشی از زمان و استعداد خود را ـ در صورت لزوم بدون ما به ازای مادی ـ به فعالیت‌های مشورتی و آموزشی‌ای اختصاص دهد که در جهت ارتقای به‌زیستی عمومی و افزایش کیفیت زندگی  اعضای روان‌رنجور و به لحاظ اقتصادی محروم جامعه است.

 

۹- شرافت شخصی

روانکاو باید تلاش کند در همه‌ی ارتباطات حرفه‌ای خود آگاه، منصف و معتدل باشد و جایگاه و منزلت حرفه‌ی روانکاوی را تقویت کرده و به اصول اساسی آن وفادار باشد. روانکاو ملزم است همواره به اعضای حرفه‌های مرتبط بابت شایستگی حرفه‌ای‌شان احترام بگذارد.

همچنین روانکاوان و کاندیداهای در حال آموزش روانکاوی باید با اصول و استاندارهای اخلاقی و دیگر کدهای اخلاق حرفه‌ای قابل اجرا در روانکاوی و نحوه‌ی کاربرد آنها آشنا باشند.

روانکاوان باید بکوشند تا از باورها، ارزش‌ها، نیازها و محدودیت‌های خود و از چگونگی تاثیر این علایق شخصی بر کار خود آگاه باشند.

در انتها روانکاوان باید در تحقیقات و جستجوهای اخلاقی و اقداماتی که در جهت به کارگیری این اصول و استاندارهای اخلاقی برای روانکاوان انجام می‌شود همکاری کنند. عدم همکاری، خود تخطی از اخلاق است.

 

 

سیاست غیر تبعیضی

سیاست مرکز مطالعات روانکاوی تهران انتخاب افراد واجد شرایط بدون تبعیض و در نظر گرفتن گرایش سیاسی، دینی، وضعیت تاهل، نژاد، جنسیت، ملیت، نقص فیزیکی (که محدود کننده کفایت حرفه‌ای نیست) ، موضوعات جنسی و سن است.