اضطراب: دفتر سوم: شکل‌های ابژه‌ی a


Anxiety: The Seminar of Jacques Lacan, Book X

  • ژاک لکان

  • Jacques Lacan

  • ۲۰۱۴

  • صبا راستگار

  • پندار تابان

درباره کتاب:

کتاب اضطراب: دفتر سوم: شکل‌های ابژه‌ی a به قلم ژاک لاکان، ماهیت اضطراب را مورد بررسی قرار می‌دهد و با بررسی مفهوم میل تحلیلگر از زوایای مختلف، توجه شما را با دقت زیاد به بازه‌ای از موضوعات مانند اضطرابی که بین لذت و میل قرار می‌گیرد، انتقال متقابل و تفسیر، خیال‌پردازی و چهارچوب جلب می‌کند.

این اثر نشان می‌دهد ابژه نیست که موجب اضطراب می‌شود، بلکه نزدیکی به آن سبب بروز اضطراب می‌شود. ابژه در واقع یک اصطلاح در فلسفه نوین به شمار می‌رود که معمولاً در برابر سوبژه مورد استفاده قرار می‌گیرد. سوبژه مشاهده‌ کننده و ابژه آن چیزی است که مشاهده می‌شود.

یکی از مهم‌ترین و شناخته شده‌ترین چهره‌ها در زمینه روانکاوی، ژاک لاکان (Jacques Lacan) است که از تأثیرگذارترین متفکران قرن بیستم محسوب می‌شود. او در این کتاب که نخستین بار به زبان انگلیسی در دسترس عموم قرار گرفته میل تحلیلگر را مورد مطالعه قرار داده و این مفاهیم را از زوایای مختلف بررسی می‌کند.

کتاب اضطراب (Anxiety: the seminar of Jacques Lacan. Book X) که پنجمین سمینار ژاک لاکان است، برای دانشجویان، فعالان حوزه‌ی روانکاوی، دانشجویان و استادان رشته‌های علوم انسانی، علوم اجتماعی ادبیات و نظریه‌ی انتقادی جامعه‌شناسی و روانشناسی جالب و قابل توجه است.

در بخشی از کتاب اضطراب می‌خوانیم:

همه‌ی کسانی که خود را به آنچه ممکن است رئالیسم میل یا عرفان بنامیم، وصل می‌کنند و از نظر آن‌ها، هر تلاشی برای رسیدن به مبانی و اصول، باید به چیزهایی غلبه کند که قصد دارد ما را اسیر ظاهری کند که تا به حال به‌ عنوان نمود دیداری درک شده است ما را در مسیری قرار داده‌اند که همه‌ی انواع پدیده‌های طبیعی نیز آن را دارند، یعنی ظاهری که تقلیدی نام می‌گیرد و می‌تواند در طبقه‌بندی حیوانی در نقطه‌ای که چشم نمایان می‌شود، دیده شود.

در سطح حشرات که ممکن است در آن شگفت‌زده شویم، که آن‌ها هم باید مثل ما یک جفت چشم داشته باشند می‌توانید دو لکه‌ی رنگی را ببینید که تأثیر جالبی روی بخش دیگر، چه شکارچی و چه «دیگری» دارد. فیزیولوژیست‌ها بدون توجه به این‌که فیزیولوژیست‌هایی انقلابی باشند یا نه، فکر خود را به‌شدت مشغول چیزی می‌کنند که ممکن است این ظاهر را تعیین کرده باشد.

این عنصر که در کارکرد نگاه خیره جلب نظر می‌کند، در جایی که به نظر می‌رسد همه‌ی حیات ذهنی گم می‌شود، جذب می‌شود و جهان را پشت سر می‌گذارد، فی نفسه مبهم است. به هر حال در این‌جا نقطه‌ی انتشاری داریم که به ما اجازه می‌دهد آن‌چه را که زمینه‌ی بینایی در کارکرد میل آشکار می‌کند، بررسی کنیم.

همچنین، قابل توجه است که در همه‌ی تلاش‌هایی که صورت گرفته تا راز چشم را، با نگاهی اجمالی به روشن‌سازی این شکل اصلی از تسخیر میل انسان توجیه کند و به منطق درآورد، خیال چشم سوم پدیدار می‌شود. نیازی نیست به شما بگویم که در تصاویر بودا که جلسه‌ی پیش به شما نشان دادم، همیشه چشم سومی نشان داده شده است.